|
| نبض ماهـ 🌙 |
کِی بهـ انداختنـ سنگـ پیاپی در آبــ ، مــاهـ را می شود از حافظهـ آبــ گرفتـ ؟!
|
چندهفته پیش همسر میگفت چرا هیچکدوم از فامیلای ما مشهد نمیان؟!
منم یاد آور شدم که هم هوا سرده هم غالباً بچه مدرسه ای دارن و نمیتونن الآن بیان..
حالا دیشب فهمیدم سعید [پسرخاله] مشهده .. خب بچه که نیستن شماره منم دارن مایل باشن خودشون زنگ میزنن میگن میخوان بیان خونمون دیگه .. نه؟!
-_-_-_-_-_-
دیروز همسر که اومد خونه نذاشت شام درست کنم؛ یعنی درواقع میل ماکارونی نداشت! ساعت ۹ احساس گرسنگی کرد و گف سیبزمینی بسرخم من ولی ماکارونی دم گذاشتم!! وقتی دید ذوقید :)
-_-_-_-_-_-
صبح رفتم کارتِ بانکِ ملیمو درست کردم{سوخته بود😐}
-_-_-_-_-_-
دیشب داشتم فیلمای تولد پارسال رو میدیدم و بغض کرده بودم😢همسر گف چیشده باز تقی به توقی میخوره میاشکم؟؟!!
گفتم من الان از هزار جهت تو فشارم:
دلتنگیم / امتحانا / آلبوما / برنامه های کلیِ شخصیم که ازشون عقب افتادم و...
سر امتحانا خیلی روحیه داد
الان بهترم :))
-_-_-_-_-_-
همه محتویات گوشی رو(تقریباً) ریختم رو لبتاپ..طفلک گوشیم داشت میمرد!!
قم برف اومده🙂❄
خوابم میاد :|
پ.ن: اگرچه کار جهان بر مراد ما نشود، بیا که کار جهان بر مراد ما کردی..
+ دلم فتوشاپ میخواد
+ دیشب تگزاسُ دیدم..چقد بی معنی بود!