| نبض ماهـ 🌙 |
کِی بهـ انداختنـ سنگـ پیاپی در آبــ  ، مــاهـ را می شود از حافظهـ آبــ گرفتـ ؟!

تا لحظه آخر به خدا التماس میکردم سالم باشه فقط..

بدون درد..سهل و ساده‌‌..

موهای مشکی کم پشت..پوست سفید..ریزه و ظریف..

نفهمیدم دختره..پسره..

همین که گذاشتنش رو سینه‌م از خواب پریدم..

عین دیوونه ها گریه میکردم که چرا خواب بود و حقیقت نبود!!!

دلم رفته واسش..

 

پ.ن: سمیه رو بردن بیمارستان

چهارشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۷ + 14 + یَـ ـــ ـلدا دُخــت +